شهید عباس بروغنی

شهید عباس بروغنی

دانشجوی مقطع کارشناسی رشته مهندسی مکانیک

تاریخ و محل تولد: ۱ مهر ۱۳۳۴، بروغن- سبزوار

تاریخ و محل شهادت: ۱۰ تیر ۱۳۶۰، گیلان غرب

 

زندگینامه

شهید عباس بروغنی در اول مهر سال ۱۳۳۴ در روستای بروغن سبزوار در یک خانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود. پنج ماه بیش‌تر نداشت که با پدر و مادرشان به کربلا برده شد و در پایان عمر شریفش کربلایی شد. از ۵ سالگی به مکتب رفت و قرآن آموخت. دوره ابتدایی را تا سال پنجم در روستای بروغن و برای گذراندن سال ششم به روستاهای دیگر رفت. برای ادامه تحصیل به سبزوار مسافرت نمود و با کمک پولی خانواده که بسیار ناچیز بود زندگی خویش را می‌گذراند. زندگی ساده همانند تمامی الگوهای مکتب. غذایش در اغلب اوقات نان و ماست بود. از آن جا که تهیه مخارج او و برادرانش برای خانواده سنگین بود تصمیم به شرکت در نیروی هوایی گرفت. قبول شد اما روح سرکش و فطرت آگاه وی نتوانست محیط فاسد و منجمد آن جا را تحمل کند. بنابراین پس از سه ماه، بار دیگر به محیط دبیرستان بازگشت. روزها همچون کارگری ساده و شب‌ها همچون محصلی کوشا تلاش می‌کرد تا موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد.

شهید با تلاشی پیگیر مدام به یادگیری علم و ایمان همت گماشت. در مقطع دبیرستان و دانشگاه و آشنایی با حوزه علمیه قم، حرکت و جوششی در او نمایان گردید که نتیجه و ماحصل مباحثات و مطالعات وی بود. او با به پا کردن تشکیلات منسجم و هماهنگ بر آن بود تا راه سازماندهی و مبارزه را به مردم بیاموزد.
او با درک عمیق از واقعیت ملموس زندگی و ظلم و ستم علیه مردم، به ماهیت ضد مردمی رژیم استبدادی و ستمگر شاه پی برده بود و به خوبی می‌دانست که تنها در پرتو اتحاد و یگانگی تمامی نیروهاست که می‌توان به انقلاب تحقق بخشید و به ترفندهای رژیم شاه نیز در جداسازی نیروهای مردمی از دانشجویان واقف بود و به همین علت با برپایی جلساتی بین دانشجویان و روحانیون مبارز پیرو خط امام سعی در هماهنگ کردن این نیروها داشت و به دنبال برنامه‌اش انجمن توحیدی مجتمع صنعتی را به همراه دو یار صدیق و مبارزش شهید حشمتی فر و احمدی بنیان گذارد و در طی این راه پر خروش و پر توانش همواره تحت پیگرد و تعقیب ساواک قرار داشت و به این خاطر مجبور به هجرت به مشهد شد و در آن جا با تدریس در یک مدرسه راهنمائی، دانش‌آموزان را با واقعیت انقلاب و حرکت اصیل اسلامی آشنا می‌نمود. او برای کارآموزی به اهواز رفت و در آن جا نیز عامل اعتصاب و کم کاری در شرکت نفت بود و در جریان اعتصابات به سبزوار بازگشت و به کمک روحانیون برنامه تظاهرات در روستاها را پی ریزی کرد. او زمان فعالیت گروهک‌های آمریکایی نیز دشمن سرسخت در مقابل تمایلات و عملکرد آنان بود. او با الهام از مکتب گهربار اسلام و یقین به سرنگونی رژیم ضد مردمی شاه، فعالانه در پخش و تکثیر اعلامیه و نوارهای امام امت همت گماشت و همگام با دیگر اقشار مردم در تظاهرات و جلسات و انجمن‌ها شرکت می‌کرد. بالأخره انقلاب اسلامی با رشادت فرزندان این آب و خاک و رهبری امام امت به پیروزی رسید و دوران سازندگی آغاز شد و او با عزمی پولادین در راه خدمت به مردم و توده‌های محروم، فعالانه در جهاد سازندگی (سبزوار) شرکت جست و به کارهای عمرانی و خدماتی پرداخت و متعاقب آن به هنگام مطرح‌شدن انقلاب فرهنگی در دانشگاه فعالیت می‌کرد همچنین در جهت افشای خط بنی‌صدر فعال بود. شهید بروغنی جنگ را نعمتی الهی می‌دانستند و معتقد بودند که جنگ باعث می‌شود انقلاب ما بهتر صادر شود. از نظر اخلاقی خون گرم بود و با بچه‌ها مهربان بود. از نظر علمی در سطح بالایی بود. در طول تحصیل جزو شاگردان اول و ممتاز بود. به مسائل روستا و جامعه اهمیت فوق‌العاده قائل می‌شد. فردی مذهبی بود و به نماز و انجام مستحبات اهمیت بسیار می‌داد. وی با گروهک‌های چون منافقین، لبیرال ها و سلطنت‌طلبان همواره در بحث و گفتگو بود و برخوردی قاطع داشت و از آنها بیزاری می‌جست. قبل از انقلاب اعلامیه‌ها و تکثیر نوارهای امام (ره)، شرکت در مبارزات، راهپیمایی و تظاهرات همچنین شرکت در واقعه هفده شهریور تهران، از جمله فعالیت‌های وی بود. در جهاد خدمت می‌کرد و برای مناطق محروم مسجد و حمام می‌ساخت. به مردم محروم و مستضعف کمک می‌کرد و به دنبال حل مشکلات مردم بود. وی اوقات فراغت خود را به مطالعه کتاب‌های مذهبی اسلامی از جمله کتب شهید مطهری و رسیدگی به محرومان و مستضعفان و کمک به خانواده صرف می‌کرد. او در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه تهران پذیرفته شد. او در دوران زندگی هرگز از فراگیری مکتب پربار اسلام جدا نبود و با تلاش پیگیر و مداوم به یادگیری علم و ایمان همت گماشت. در جریان انقلاب فرهنگی و تشکیل انجمن اسلامی فعالیت‌های فراوانی انجام داد. در دوران دفاع مقدس با جلب رضایت پدر برای اولین بار در تاریخ ۶۰/۲/۱۵ به جبهه اعزام شد و در تیپ ۲۱ امام رضا (ع) به دفاع از اسلام و انقلاب پرداخت و سرانجام در نوبت سوم اعزام به جبهه در گیلانغرب در حالی که مشغول نماز و راز و نیاز بود در دهم تیر سال ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

 

 

منبع: پرتال شهدای دانشجو وزارت علوم