شهید امید مزینانی

شهید امید مزینانی

دانشجوی کارشناسی رشته مهندسی مواد - تولید آهن و فولاد

تاریخ و محل تولد: ۹ شهریور ۱۳۴۷، تهران

تاریخ و محل شهادت: ۲۷ دی ۱۳۶۶، ماووت، نصر ۷

مزار: بهشت زهرا - قطعه -۴۰ ردیف ۴۷- شماره ۱۵

زندگینامه

دانشجوی شهید امید مزینانی فرزند غلامرضا نهم شهریور سال ۱۳۴۷ در تهران به دنیا آمد و پس ازاتمام دوره متوسطه و اخذ دیپلم از مدرسه تزکیه با قبولی در دانشگاه تهران در رشته مهندسی متالوژی مشغول به تحصیل شد.

به تعبیر دوستانش ادب در کلام، خوش خویی، تعهد دینی، سخت کوشی، بی ادعایی و تنها گوشه‌هایی از شخصیت این انسان والامقام بود.

امید با شروع جنگ تحمیلی به عضویت بسیج در آمد و پس از مدتی رهسپار میادین نبرد حق علیه باطل شد و سرانجام در ۲۷ دی ماه ۱۳۶۶ درماووت عراق به فیض شهادت نائل گردید و پیکر مطهرش در قطعه ۴۰ و ردیف ۴۷ بهشت زهرا (س) تهران به خاک سپرده شد.

مازیار زبیری یکی از شاگردان شهید مزینانی می‌گوید: «سال ۱۳۶۶ مشغول تحصیل در رشته ریاضی فیزیک دبیرستان تزکیه بودم. شهید مزینانی دانشجو بودند و با توجه به آشنایی که با مسؤولین و دبیران دبیرستان داشتند چند جلسه‌ای برای رفع اشکالات بچه‌های دبیرستان بدون هیچ گونه توقعی مراجعه و با صبر و حوصله سوالات بچه‌ها را پاسخ می‌دادند. با اینکه تنها چند جلسه با او برخورد داشتم مجذوب حجب و حیا و اخلاق نیک ایشان شده بودم و در ضمن ایشان در فوتبال گل کوچک نیز تبحر خاصی داشت و یکی دو بار با ایشان در مدرسه بازی کرده بودم. الان که به آن روزها فکر می‌کنم افسوس می خورم که وجود نازنین و بی ادعای ایشان در میان ما نیست. خبر شهادت و مراسم تشیع ایشان که از مدرسه انجام شد نیز در یادم هست و واقعاً روزهای سختی بود.به نظرم جایگاه ایشان که فردی بسیار پاک و با اخلاق بود اینک در بهشت برین است»

روح اله افشار نیز که از دوستان و هم دانشگاهی‌های شهید امید مزینانی است می‌گوید: «طراوت رفتارهایش هنوز چون شبنم بر یاد ما می نشیند»

گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید

به نام خدایی که مرا آفرید و به من توفیق داد که در جبهه همراه این بسیجیان پاک و مخلص باشم و به نبرد با دشمنان بپردازم و به نام خدایی که به من توفیق شهادت در راه خود را عطا کرد.

گواهی می‌دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد بن عبدالله (ص) آخرین رسول و فرستاده اوست و علی بن ابیطالب (ع) و یازده تن از فرزندان و ذریه اش امامان و خلفای بر حق مسلمین می‌باشند و گواهی می‌دهم که آخرین آنها حضرت مهدی (عج) زنده و حاضر است تا به اذن خدا ظهور کند و زمین را پر از قسط و عدل کند. همانطور که از ظلم و جور پر شده است.

دوستان و آشنایانی که این وصیتنامه را می‌خوانید اگر چه من خود را لایق نمی دانم که به شما سفارش و یا وصیتی کنم اما چند نکته را به عنوان تذکر می گویم چرا که انسان موجودی فراموشکار است؛ اول مسئله تقوای الهی و ایمان به خدا و انجام واجبات و ترک محرمات است. از شما می‌خواهم که برای گرفتن حاجت خود از خدا به ائمه و معصومین متوسل شوید هر چند که خودم کمتر این توفیق را داشته‌ام اما در این مدت کوتاه که بسیجی شده‌ام هر چه که خواسته‌ام به وسیله همین ادعیه و توسلات به دست آورده‌ام در انجام عمل مستحبی مخصوصاً روزه روزهای دوشنبه و پنجشنبه کوشا باشید و اعمال مستحبی را با توجه به حضور ذهن بیشتری به جا بیاورید.

مسئله دیگر این که از شما می‌خواهم پشتیبان واقعی و دلسوز این انقلاب باشید و رهنمودها و پیام‌های امام (ره) را به عنوان حکم قطعی و شرعی بدانید البته مسائلی که ذکر کردم بیشتر برای خودم بود چرا که من در عمل به این نکات توفیق کمتری داشته‌ام و د رحال حاضر عاجزانه از خدا می‌خواهم که از سر تقصیرات من بگذرد و امیدوارم که حضور من در این جنگ باعث کم شدن عذاب آخرت گردد و خدا این جهاد را در راه خود و شهادتم را از من بپذیرد.