شهید علی نبئی

شهید علی نبئی

دانشجوی مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی

تاریخ و محل تولد: ۸ مرداد ۱۳۴۷، مراغه

تاریخ و محل شهادت: ۵ اسفند ۱۳۶۵، شلمچه، کربلای ۵

مزار:

زندگینامه

شهید علی نبئی در هشتم مرداد سال ۱۳۴۷ در یک خانواده مذهبی بدنیا آمد اولین فرزند خانواده بود و دلی سرشار از عطوفت و مهربانی داشت از همان اوایل کودکی عاشق مقدسات و ائمه بود و اکثراً در مراسم عزاداری مساجد شرکت می‌کرد. یازده ساله بود که انقلاب اسلامی به ثمر رسید پس از شروع جنگ و اعزام پدر به جبهه او نیز راهی شد و در سیزده سالگی پا در میدان نبرد گذارد.

با کوچکی سنش آرمانی بزرگ داشت چندباری در عملیات‌های مختلف از ناحیه پا و سر مجروح شد ولی بلافاصله دوباره عزمش را جزم کرد و برای رسیدن به غایت نهایی اش به نجوای فطرت درون گوش سپرد و راهی جبهه شد پدر و مادر بزرگترین مشوق او بودند.

بعد از پنج سال حضور در جبهه در آذرماه ۶۵ در رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق تهران قبول شد و همزمان در بهمن ماه همان سال از دانشکده فنی کرمان نیز پذیرفته شد تا به دشمن بفهماند که آمدن او به جبهه فرارش از درس و مدرسه نبوده است با وجود علاقه اش به درس و دانشگاه باز به جبهه رفت او مکتب خویش را برگزیده بود و می‌خواست حسین وارد مکتب او درس شهادت و شهامت را بیاموزد و بالاخره در ۶۵/۱۲/۵ در عملیات کربلای پنج با اصابت گلوله ترکش به سرش، سر در پای معشوق افکند و به آرمان بزرگ خویش نائل گشت.

گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید

خدایا! تو حاضری چه گویم و چون خود ناظری چه جویم، به همان طور که ما را آفریده‌ای روزی هم بسویت خواهیم آمد. پس نباید دست خالی بسویت بیاییم و هرگز نباید به انتظار مرگ بنشینم که در رختخواب مردن کار مردان آزاده و حقجو نیست.

دنیا خانه عبور و آخرت خانه اقامت است پس چه بهتر است که انسان زود به خانه آخرت خود برسد و شما ای مسئولین متعهد و فداکار که پشت میزها نشسته‌اید مسئولیت دارید نگذارید خون شهیدان به هدر رود والا به این ملت از هر راهی خیانت کرده باشید.

در روز قیامت جوابگوی خداوند متعال نخواهید بود و در عذاب همیشگی خواهید بود پس مواظب کارهایتان باشید که خود بهتر می‌دانید.

ای کاش احساس می‌کردید در چه موقعیتی به سر می‌برید به خدا قسم! وظیفه تان سنگین است شما موظف و مسئولید.

در صورت امکان با مسئولین غیر متعهد و ضد ولایت فقیه با قاطعیت تمام رفتار کنند تا مردم بدبین به این انقلاب نباشند.

‌‌‌‌‌