شهید عمران محمودزاده یعقوبعلی کند
دانشجوی مقطع کارشناسی رشته حقوق
تاریخ و محل تولد: ۹ فروردین ۱۳۳۹، ماکو
تاریخ و محل شهادت: ۲۷ مهر ۱۳۶۰، گیلانغرب
مزار:
زندگینامه
شهید عمران محمود زاده سال ۱۳۳۹ در یک خانواده روستایی و مؤمن چشم به دنیاآمد و در سن ۱۱ سالگی به همراه خانواده به شهرستان ماکو رفت و مدارج تحصیلی را با موفقیت پشت سر گذاشت در مجالس بحث‌های سیاسی شرکت می‌کرد.
تشنه فهمیدن و فهماندن بود و کمبودهای علمی خود را به سرعت جبران می‌کرد و در فعالیت‌های انقلاب نه تنها همگام مردم آگاه و بیدار شهر و دیار خویش بود بلکه در بعضی موارد جز پیش قراولان آن بود. در اولین بهار آزادی تحصیلات متوسطه را در رشته فرهنگ و ادب به اتمام رسانده بلافاصله در رشته حقوق قضائی از دانشگاه تهران پذیرفته شد به مدت دو ترم در آن رشته تحصیل نمود که به مناسبت انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها به دیار خویش مراجعت نمود و به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و در فعالیت‌های پر نقش آن زمان سپاه پاسداران که با عوامل گوناگون ضد انقلاب مواجه بود شرکت داشت و در تثبیت موقعیت انقلاب اسلامی و شناسایی و برطرف نودن عوامل مخل و مخرب انقلاب شب و روز در تلاش بود.
به گفته شهید
«هیچ چیز دنیا برایم جاذبه ندارد در این راه قدم می‌گذارم نه از سر ماجراجویی بلکه طلب رضای دوست و طلب دیدار اوست که می‌تواند مرا خوشحال نماید»
با شروع جنگ تحمیلی راهی میدان‌های نبردشد. در شب جمعه تاریخ ۲۷/ ۱۲/۶۰ در جبهه گیلانغرب بعد از برگزاری دعای کمیل بلافاصله با دشمن در یک درگیری رویاروی دشمن بعثی در اثر اصابت تیر به چشم چپ به شهادت می‌رسد.
گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید
با سلام و درود بر امام زمان (عج) و امام امت و همه خدمتگزاران دین و قرآن و آرزوی پیروزی نهایی قوای همیشه پیروز اسلام بر کفر جهانی.
خدایا! با بار سنگین گناه می دانم که عاقبت قبولم نکنی و در پیشگاه رسول خدا (ص) و ایمه اطهار (ع) و شهدا شرمنده شوم ولی ناامید از رحمت تو نیستم و ترا به عزت و جلالت و به مظلومیت علی (ع) و فاطمه (س) قسم عاقبت عمرم را با شهادت در راهت ختم به خیر بگردان. عزیزان هر چه خواستم در این نوشته از وظیفه و تکلیف بگویم عاجز ماندم و تنها به گوشه‌ای از آنچه که دوستان و عاظقان خدا یعنی شهدا گفته‌اند اشاره‌ای می‌کنم.
برادران و خواهران مسلمان ما در مقطعی از تاریخ قرار گرفته‌ایم که با عنایت و توجه خاص خداوند تبارک و تعالی اسلام عزیز و قرآن کریم حجاب‌ها را کنار زده و موانع و سدها را در هم شکسته و بت‌ها و بتخانه‌ها را در هم می کوبد و انجام این مأموریت عظیم را ابراهیم زمان واسماعیلیها به عهده دارند هر چند انجام این مأموریت سخت است و در انجام آن میان آتش باید رفت و در خون شنا کرد اما اجرای فرمان خداوند متعال شیرین‌تر است و ابراهیم مکلف به اجرای آن است و اسماعیلیها هم باید عاشقانه آماده قربانی در قربانگاه خود شوند و این امتحان سختی است و قبول شدن در آن نه به علم است نه ثروت و مقام بلکه بریدن از علایق دنیوی و پرداختن به دو جهاد اکبر و اصغر است. ای کسانیکه در مقابل این همه خون‌های به ناحق ریخته شده احساس مسیولیت می‌کنید و در این شرایط اسلام عزیز حساس‌ترین لحظات تاریخ خود را پشت سر می‌گذارد و تمامی ایمان در مقابل تمامی کفر قرار گرفته است و در این مبارزه نابرابر پیامبر اسلام (ص) و ایمه طاهرین (ع) نظاره گر نبرد بی امان و مقاومت بی دریغ است خود در مقابل کفار هستند و بدین جهت امام امت ندای هل من ناصر ینصرنی سر می‌دهد و تکلیف همه را روشن می‌سازد چطور می‌توان ساکت نشست در حالیکه امام عزیزمان از دست طلحه و زیبرها و عافیت طالبان به درد می‌آید و با امت همیشه بیدار اسلام درد دل می‌کند و آنان را به کمک اسلام می‌طلبد چطور ممکن است انسان شاهد شهادت و سوختن پیکر مطهر باکری‌ها باشد و خود گوشه‌ای نشیند و در پی مقام و زندگی و رفاه باشد.
عزیزان و ای کسانیکه بعد از تولد اولین پیامی که به گوشتان خوانده‌اند (الله اکبر و لااله الا الله) بوده و به یاری اسلام بشتابید و به آتش سلاحتان بر دهان صلح طلبان و عافیت طلبان بکوبید و ذلت و خواری را بر آنان بگذارید و عزت و شرف و لقاء الله را خود انتخاب کنید. بدانید که در این لحظات سرنوشت ساز کوچک‌ترین غفلت و بی تفاوت ما مساوی با شکست اسلام است و آن روز روز مرگ ماست و خشم و غضب خداوند قهار پاداش ما. پس در بیعت خود با امام ثابت قدم باشید و همچنان در برابر توطیه های شرق و غرب سپر باشید.
پدر و مادر مهربانم! سلام بر شما و سلام بر بزرگی‌ها و محبت‌ها و مشقات شما بدانید که عالم محضر خداست و همه از آن اویند و به سوی او رجعت خواهند کرد ولی بعضی‌ها توشه‌ای است بدست و بعضی دیگر دست خالی. عده‌ای به لقاء الله می رسند و عده‌ای دیگر به اسفل السافلین سقوط می‌کنند و به هر ترتیب همه باید بروند اما چه بهتر از این که در راه خداوند بروند و اما خواهران عزیزم قوی باشید و در مقابل دشمنان اسلام بغرید و به زینب کبری (س) شیر زن کربلا اقتدا کنید و همیشه و در همه حال با حجاب باشید و ارتباطتان را با خدا قوی کنید و نماز و سایر واجبات و مستحبات بیشتر اهمیت دهید که سعادت شما در این است. راضی به رضای خدا باشید و بر او توکل کنید و با صبر و بردباری به جنگ و مشکلات و ناملایمات فکر کنید و بروید و سرگذشت و زندگی توأم با مشکلات طاقت فرسای اولیا خدا را مطالعه کنید و بدانید که خداوند متعال دوست دارد بندگان خوب خود را در کوره آتش مشکلات آبدیده کند و پاک بر حضور پذیرد و شما نیز سعی کنید بنده خوبی برای خدای تبارک و تعالی باشید.