شهید علیرضا فقیه میرزایی

شهید علیرضا فقیه میرزایی

دانشجوی مقطع دکتری حرفه‌ای رشته دامپزشکی

تاریخ و محل تولد: ۲۸ فروردین ۱۳۴۵، تهران

تاریخ و محل شهادت ۱۷: ۱۸ تیر ۱۳۶۵، مهران، عملیات کربلای ۵

مزار: بهشت زهرا (س) قطعه ۵۳ ردیف ۱۴۰ شماره ۱۴

زندگینامه

علیرضا فقیه میرزایی بیست وهشتم فروردین ۱۳۴۵، در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش محمدمهدی و مادرش رخساره نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی دانشگاه تهران در رشته دامپزشکی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هجدهم تیر ۱۳۶۵، با سمت بی سیم ی در مهران بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.

گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ لا تَحسبن الذین قُتِلوا فی سبیلِ الله اَمواتاً بَل اَحیاءِ عِندََ رَبهم یُرزَقون.

هرگز مپندارید آنان که در راه خداوند کشته می‌شوند، مردگانند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

من به یگانگی خداوند و پیامبری حضرت رسول و به امامت ۱۲ امامم شهادت می‌دهم و راضی به ای نم که دینم اسلام باشد و خونم به پای آن ریخته شود. خدایا به من قدرتی بده که تا دم مرگ بر این حرف استوار باشم و آن لحظه آخر این سخنان را بر زبانم جاری کن.

با سلام و درود خدمت آقایم امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی و تمامی شهدا وصیت نامه‌ای می‌نویسم که یادگاری برای پدر و مادرم باشد. البته تمامی این سخنان را در وصیت نامه دیگر شهدا می‌توانید پیدا کنید و صحبت من تأکیدی بر حرف آنهاست.

اول و مهمتر از هر چیز دعا به جان امام است که تنها حامی خون شهیدان است و بدانید که سرافرازی دنیا و آخرت در پیروی ازامام نهفته است. دوم این سخن خداوند را همیشه مد نظر داشته باشید که من جانشین شهید در خانواده‌ی وی هستم. زیرا با پی بردن به عمق این حدیث قدسی به اهمیت معامله‌ای که با خداوند کرده‌اید پی می‌برید و حضور خداوند را حس خواهید کرد و تذکر من این است که از این موقعیت به نحو احسن استفاده کنید.

۳ ٫ کُل نفس ذائقه الموت. تمامی موجودات طعم مرگ را خواهد چشید چه بهتر که این مرگ با انتخاب خود انسان باشد تا از دیگران متمایز گردد. و مطمئن باشید که دنیایی که سراسر آسایش است و در آن مرگ وجود ندارد، با چنیم مرگی بدست می‌آید. صبر را پیشه کنید و به رضای خداوند راضی باشید و هر وقت که این امتحان شما را سنگین آمد به مصائبی که به ائمه وارد شده است فکر کنید. سوره‌ی والعصر را نیز بخوانید.

  1. هم اکنون من از دنیا رفته‌ام و دست من از دنیا کوتاه شده است و الان احتیاج شدیدی به این موضوع دارم که شما مرا حلال کنید.

پدر و مادر عزیزم شما خیلی زحمت مرا کشیده‌اید و من خیلی شما را اذیت کرده‌ام و هم اکنون تا شما مرا نبخشید خدا مرا نمی بخشد پس خواهشی که از شما دارم این است که مرا ببخشید واز خدا برایم طلب مغفرت کنید وهمواره مرا دعا کنید که خدا مرا بعنوان شهید بپذیرد. از بقیه نیز برایم طلب مغفرت کنید علی الخصوص نزدیکان.

  1. آن چیزی را که در من نبوده است برای تجلیل از من نگویید که این باعث افزایش عذاب من است و من همواره از این مطلب می‌ترسم که من در عذاب باشم و بقیه بجای اینکه برای من طلب مغفرت کنند به تعریف و تمجید بی خود بپردازند.
  2. در به جا آوردن نمازهای قضای من سهل انگاری نکنید و هرگز مرا از دعای خیر خویش محروم نکنید. سخنی با دوستانم دارم که شما را به خدا مرا حلال کنید برام طلب آمرزش کنید و نگذارید که اسلحه من زمین بماند.

علیرضا فقیه میرزایی

۶/۴/۱۳۶۵

‌‌‌‌‌‌