شهید عباس جهانبخش حمزه‌نژاد ارشاد

شهید عباس جهانبخش حمزه‌نژاد ارشاد

کارمند دانشکده علوم اجتماعی

تاریخ و محل تولد: اول فروردین ۱۳۲۳؛ تهران

تاریخ و محل شهادت: ۷ تیر ۱۳۶۰، تهران، انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی

مزار: آرامگاه شهدای ۷۲ تن بهشت زهرا

زندگینامه

عباس جهانبخش حمزه‌نژاد ارشاد، فرزند علی، اول فروردین ماه سال ۱۳۲۳ در محله امامزاده یحیی در خیابان بوذرجمهری شهر تهران به دنیا آمد. پدرش به شغل کفش‌دوزی مشغول بود و با دسترنج ناچیز اما حلال خود، فرزندانش را به خوبی تربیت می‌کرد. عباس دوران کودکی را با فقر و تنگ دستی و با مشاهده تبعیض‌های اجتماعی سپری کرد. او در همان دوران، به عنوان دست‌فروش، کمک خرج خانواده‌اش بود. در کنار کارکردن به تحصیلات خود ادامه داد و موفق به اخذ مدرک تحصیلی دیپلم شد. در کنار کار و تحصیل، در جلسات مذهبی و نماز جماعت مساجد، شرکت فعال داشت. در عین تنگدستی به محرومان و نیازمندان کمک می‌نمود و با همه وجود به این خدمت عشق می‌ورزید. عباس پس از تحصیل به عنوان کارمند در دانشکده علوم اجتماعی مشغول به کار شد. عباس از اوایل جوانی به سبب ارتباطی که با روحانیت داشت، روح مبارزه را در خود پرورش داده بود. او مبارزات مخفی خود را در سایه حضور در جلسات مذهبی و دینی آغاز نمود و با ورود به دانشکده علوم اجتماعی، افشاگری علیه خیانت‌ها و چپاول‌های رژیم منحوس پهلوی را شدت بخشید و دیری نگذشت خانه‌اش به محل اجتماع مبارزان اسلامی و مخفی‌گاه افراد تحت تعقیب جلادان ساواک تبدیل شد. او حتی در برخی مواقع تا شش ماه از سال، نیروهای مبارز را در خانه‌اش پناه می‌داد و از آن‌ها محافظت می‌نمود. ساواک که از مبارزات و فعالیت‌های انقلابی وی مطلع شده بود، چند بار به خانه‌اش هجوم آورد اما نتوانست کاری از پیش ببرد. حمزه‌نژاد ارشاد پس از واقعه خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ ه. ش به همراه چند تن از دوستانش، انجمن اسلامی مددکاران را با هدف رسیدگی به وضع معیشتی خانواده شهدای انقلاب و مجروحان و معلولان تشکیل داد. او در راهپیمایی‌های ضد رژیم شرکت، و دیگران را نیز به این امر مهم و انقلابی تشویق می‌کرد. پخش اعلامیه‌های حضرت امام، همکاری با روحانیت مبارز برای ارتقا سطح آگاهی‌های مردم از جمله فعالیت‌های مبارزاتی شهید به حساب می‌آید. با پیروزی انقلاب اسلامی، عباس جهان‌بخش همه‌ی وقت خود را صرف رسیدگی به وضع معیشتی محرومان و رفع تبعیض و بی‌عدالتی به جا مانده از رژیم طاغوت نمود. با انتخاب دانشجویان و کارکنان دانشکده خدمات اجتماعی به عنوان ریاست این دانشکده برگزیده شد و منشأ خدمات فراوانی در توسعه آموزش و ارتقا سطح تحصیلی دانشجویان گردید. او هم چنین با عضویت در حزب جمهوری اسلامی، در بخش مددکاری حزب جمهوری اسلامی، به فعالیت پرداخت. سپس با دعوت سازمان بهزیستی، عهده‌دار معاونت دفتر آموزش این سازمان شد. با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام علیه ملت انقلابی ایران اسلامی، بارها به جبهه‌های نور علیه ظلمت شتافت و در کنار رسیدگی به وضع معیشتی اقشار آسیب‌پذیر جامعه، به سرپرستی ستاد تداوم امداد جنگ‌زدگان غرب کشور منصوب شد و تا شش ماه در مناطق جنگ‌زده به رسیدگی وضع جنگ‌زدگان مشغول بود. سرانجام در فاجعه تروریستی هفتم تیر ماه سال ۱۳۶۰ در منطقه سرچشمه تهران، به دست منافقین بد سرشت در سن ۳۷ سالگی به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

از شهید عباس جهانبخش حمزه‌نژاد ارشاد دو فرزند به نام‌های کاوه (۱۳۵۰) و سینا (۱۳۵۵) به یادگار مانده است.

گزیده‌ای از وصیت نامه شهید

... از زن خوبم می‌خواهم که استوار باشد و بداند فرزندان کسانی که در راه خدا شهید می‌شوند، بنابر قول قرآن مورد حمایت او [هستند] و انشاء‌الله که من هم مرگم در این راه باشد. دیگر این که برای پسرم کاوه، دقیقاً جوانب امر را مشخص کنی و مبادا از ترس تنها ماندن، او را مبارز و جنگ‌جوی در راه خدا بار نیاوری. بر توست که او را در مجالس مختلف شرکت دهی و در اولین فرصت کاری کنی که او در گروه‌های مردمی و در امر مسائل اجتماعی مسئولیتی را در جهت رفع مسائل مردم عهده‌دار شود.

و اما کاوه پسرم: تو الگوی برادر کوچکت سینا هستی و مسئولیت خانه پس از من به عهده توست، هر چند که می‌دانم قبول این مسئولیت برای تو زود است ولی سعی کن که برای این مسئولیت خود را آماده کنی.

مادر و خواهران و برادرم مبادا که صحبتی در جایی شود که حکایت از پشیمانی مرگ من باشد، بلکه همیشه با غرور و افتخار از مرگ من صحبت کنید. اگر خدمت [‌حضرت] امام [خمینی] رسیدید، سلام [مرا] را به او برسانید [و بگویید] که" جانم فدای یک لحظه از عمر اوست".

منبع: پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان