شهید غلامرضا تکلو بیغش

شهید غلامرضا تکلو بیغش

دانشجوی کارشناسی رشته دبیری الهیات و معارف اسلامی

تاریخ و محل تولد: اول آذر ۱۳۴۱، اراک

تاریخ و محل شهادت :۷ اسفند ۱۳۶۵؛ شلمچه، عملیات کربلای۵

مزار: اراک

زندگینامه

شهید غلامرضا تکلو بیغش عضو ستاد مرکزی سپاه در سال ۱۳۴۱ در شهر اراک در خانواده ای مذهبی و کارگری دیده به جهان گشود پس از دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی در هنرستان در رشته برق ادامه تحصیل داد.همزمان با پایان تحصیلات متوسطه جرقه های انقلاب اسلامی در کشور ما نمایان شده بود که وی در آن فعالیت داشت. پس از پیروزی انقلاب عضویت در سپاه پاسداران درآمد و در این مدت باشناختی که از افراد مخرب داشت در دستگیری گروهکهای مخرب نقش مهمی داشت. در سال ۱۳۵۹ در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ایشان برای تکمیل آموزش نظامی خود به تهران رفتند. در عملیاتی که در جبهه حمیدیه شد مجروح شدند در سال ۱۳۶۱ در دانشکده تربیت مربی سپاه در قم مشغول تحصیل شدند و سه سال در قم بودند و تابستانها به جبهه می رفتند و در سال ۱۳۶۴ در کنکور قبول شدند ولی یکسال به جبهه رفتند و به تدریس احکام و آموزش قرآن در قرارگاههای خاتم الانبیاء و قرارگاه نجف و نوح مشغول بودند و همچنین در عملیات والفجر ۸ مجدداً مجروح شدند و پائیز ۱۳۶۵ در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شدند و با شروع عملیات کربلای ۵ به جبهه رفتند و در تاریخ ۰۷/‏۱۲/‏۱۳۶۵‬ در منطقه عملیاتی شلمچه بدرجه رفیع شهادت رسیدند.

گزیده ای از وصیت‌نامه شهید

هنگامی که شب سیاه ظلمانی ابرقدرتهای شرق و غرب توسط نوکرانشان و رژیم طاغوتی می رفت که همه جا گسترانیده شود و هنگامی که می رفت تا در دریای گناه و فساد غرق شویم و هنگامی که می رفت تا بت پرستی اعراب جاهلیت به شیوه شرقی و جدیدری رواج پیدا کند ناگاه منادی از پیروان محمد (ص) ندا سر داد و دوباره ما را برای نابودی تمام مظاهر شرک و بت پرستی به قیام خواند ما هم با هدایت الله ندای منادی را اجابت کردیم و تصمیم گرفتیم تا نابودی تمام مظاهر شرک و نفاق از پا نیفتیم و بنابر همین تصمیم بود که کافران شرق و غرب هر روز توطئه جدیدی ریخته اند و این بود که صدام پرچمدار این توطئه شد. ولی باید بدانند کسانی که اراده حسین (ع) گونه می گیرند حسین گونه هم مقاومت خواهند کرد و حسین (ع) وار شهید خواهند شد اما تن به ذلت نخواهند داد.امروز درست مانند زمان حسین (ع) است پروردگارا اگر آن هنگام که امام حسین (ع) ندای اهل من ناصر ینصرنی را سر داد ما نبودیم که به سویش بشتابیم تو را شکر می گوئیم که امروز تحت فرزندش خمینی کبیر به یاریش ندای مثبت می دهیم و می گوئیم؛ حسین جان اگر آنروز نبودیم کمک تو کنیم و اسلام را یاری نمائیم. امروز آمده ایم این پیر جماران را که هدفش همان هدف توست یاری کنیم و از نعمتهای خداوند است که ما را از سربازان اسلام تحت فرمان خمینی روح خدا قرار داده است. ‌‌‌‌‌‌